راوی: در طول مبارزه نمادین بریج در مرد عنکبوتی: بی خانمان، شاخک های دکتر اختاپوس کار تیم VFX بود، اما سر صحنه، ماشین ها و این سطل های در حال انفجار بسیار واقعی بودند.
اسکات ادلشتاین: حتی اگر قرار باشد همه اینها را جایگزین کنیم و نسخه دیجیتالی از چیزی داشته باشیم، همیشه بهتر است که بتوانید از چیزی عکس بگیرید.
راوی: این ناظر VFX اسکات ادلشتاین است. تیم او با کار با ناظر جلوههای ویژه، دان سودیک، ترکیب مناسبی از عملی و دیجیتالی را برای ایجاد نبردهای پر اکشن پل «بدون راه به خانه» پیدا کرد، مانند دکتر اختاپوس که برای اولین بار مکانیک خود را میبرد. مانند زمانی که بازو ظاهر شد.
برای فروش واقعی قدرت این سلاحهای CGI، دن راهی ابداع کرد که تقریباً ماشینها را به چیزی که خدمه آن را «ماشینهای تاکو» مینامند، کوبید.
دن سودیک: وقتی پیش نمایش را دیدم، فکر کردم، "وای، عالی نیست اگر بتوانیم وسط ماشین را آنقدر پایین بکشیم که ماشین خود به خود جمع شود؟"
راوی: ابتدا دن یک سکوی فولادی با سوراخی در وسط ساخت. سپس ماشین را روی آن گذاشت، دو کابل را به مرکز پایین ماشین وصل کرد و در حالی که به دو نیم شد آن را کشید. عکسهایی مانند این -
برخلاف مرد عنکبوتی 2 در سال 2004، آلفرد مولینا در صحنه فیلمبرداری از یک جفت پنجه دستکاری شده استفاده نکرد. در حالی که بازیگر اکنون میتواند سریعتر حرکت کند، Digital Domain باید میدانست که چگونه بازوهای خود را در صحنه نگه دارد، به خصوص زمانی که آنها دستهایش را نگه دارند. او را آن گونه بالا نگه داشت.
بهترین مرجع بصری به میزان ارتفاع بدن او از زمین بستگی دارد که در سراسر آن متفاوت است.
گاهی اوقات کارکنان میتوانند او را با کابل بلند کنند تا آزادی بیشتری برای حرکت دادن پاهای واقعیاش به او بدهند، اما این کار خیلی راحت نیست. در مواقع دیگر، او به یک چنگال تنظیم بسته میشد و به خدمه اجازه میداد تا زمانی که خودش را بلند میکرد او را از پشت هدایت و هدایت کنند. از زیر پل، همانطور که نشان داده شده است.
همانطور که بازوها او را به زمین آوردند، آنها از یک پلت فرم متحرک استفاده کردند که میتوانست آن را پایین بیاورد و مانند تکنوکرین مانور دهد. این برای تیم VFX با پیشرفت سکانس و تعامل شخصیتها با محیط اطرافشان بیشتر و بیشتر میشود.
اسکات: کارگردان جان واتس واقعاً میخواست حرکاتش را معنیدار کند و وزن داشته باشد، بنابراین نمیخواهید او احساس سبکی کند یا هر چیزی که با آن در تعامل است.
به عنوان مثال، او همیشه حداقل دو دست روی زمین برای حفظ تعادل دارد، حتی زمانی که دو ماشین را همزمان بلند می کند. نحوه برخورد او نیز نیاز به بررسی دقیق دارد.
اسکات: او یک ماشین را به جلو پرت کرد و مجبور شد آن وزن را منتقل کند و وقتی ماشین را به جلو پرت کرد، بازوی دیگرش مجبور شد برای حمایت از او به زمین بخورد.
راوی: تیم مبارزه واقعی این قوانین را برای وسایل مورد استفاده در مبارزه نیز اعمال می کند، مانند اینجا که دکتر اوک یک لوله غول پیکر را به سمت مرد عنکبوتی پرتاب کرد و به جای آن یک ماشین را له کرد. دن و کلی پورتر، ناظر جلوه های بصری، می خواستند لوله مانند سقوط کند. یک چوب بیسبال، بنابراین در واقع باید در یک زاویه به جای صاف فرو می ریخت.
راوی: برای دستیابی به این اثر منحصر به فرد، دن از دو کابل برای صاف نگه داشتن لوله بتنی و فولادی استفاده می کند. هر کابل به یک سیلندر متصل است که فشار هوا را با سرعت های مختلف آزاد می کند.
دان: میتوانیم نوک لوله را سریعتر از افتادن انتهای جلوی لوله به داخل ماشین فشار دهیم و سپس انتهای جلوی لوله را با سرعت مشخصی بکشیم.
در آزمایش اولیه، لوله قسمت بالای ماشین را له کرد اما طرفین آن را له نکرد، بنابراین با بریدن چهارچوب درها، طرفین در واقع ضعیف شده اند. سپس خدمه کابل را در داخل ماشین پنهان کردند، بنابراین وقتی لوله فرو ریخت، کابل کنار ماشین را به همراه آن پایین کشید.
حالا، برای تام هالند و دو نفرهاش خیلی خطرناک بود که واقعاً از آن لوله طفره بروند، بنابراین برای این شات، عناصر اکشن در فریم بهطور جداگانه فیلمبرداری شده و در پستولید ترکیب شدند.
در یک عکس، تام کاپوت ماشین را برگرداند تا به نظر برسد که دارد از لولهها طفره میرود. خدمه سپس خودشان از نصب لوله فیلم گرفتند، در حالی که سرعت و موقعیت دوربین را تا حد امکان تکرار کردند.
اسکات: ما دوربینها را در همه این محیطها ردیابی میکنیم و بازپخشهای زیادی انجام میدهیم تا بتوانیم اساساً همه آنها را در یک دوربین ادغام کنیم.
راوی: در نهایت، تغییرات ویرایش به این معنی بود که Digital Domain باید آن را به یک شات کاملا CG تبدیل میکرد، اما تعداد زیادی از دوربین اصلی و حرکت بازیگر باقی ماندند.
اسکات: ما تلاش می کنیم، حتی اگر بخواهیم در مورد آن اغراق کنیم، از پایه ای که او انجام داده است استفاده کنیم، و سپس آن را لمس کنیم.
گوینده: مرد عنکبوتی همچنین مجبور شد دستیار معاون مدیر را از ماشینش نجات دهد که ماشینش روی لبه پل فرو میرفت.
کل این شیرین کاری به سه قسمت تقسیم می شود: ماشینی که از روی پل عبور می کند، ماشینی که به گاردریل برخورد می کند و ماشینی که در هوا معلق است.
در حالی که بخش اصلی بزرگراه در سطح زمین است، جاده 20 فوت بلند شده است تا ماشین بتواند بدون برخورد با چیزی آویزان شود. ابتدا ماشین روی یک مسیر کوچک قرار می گیرد تا به جلو حرکت کند. سپس توسط کابل هدایت شد و برای یک لحظه کنترل خود را از دست داد
دن: ما میخواستیم هنگام ضربه زدن کمی طبیعیتر به نظر برسد، به جای اینکه فقط از این قوس دقیق پیروی کند، کمی روی ریل تاب بخورد.
راوی: برای اینکه ماشین به نرده محافظ برخورد کند، دن از فوم مهرهای نردهای درست کرد. سپس آن را رنگ کرد و لبههای آن را آغشته کرد، قبل از اینکه آن را به قطعات کوچکتر شکست.
دن: ما اسپلیتر 20 یا 25 فوتی را ساختیم زیرا فکر می کردیم طول ماشین 16 تا 17 فوت است.
راوی: ماشین بعداً روی یک گیمبال در مقابل یک صفحه آبی قرار گرفت، بنابراین به نظر می رسید که واقعاً با زاویه 90 درجه روی لبه می چرخد. گیمبال به اندازه کافی ایمن بود تا بازیگر پائولا نیوسام در ماشین باشد. دوربین ها می توانند حالات چهره وحشتناک او را ثبت کنند.
گوینده: او مرد عنکبوتی را تماشا نمی کند، او توپ تنیس را تماشا می کند که پس از آن به راحتی در پست پروداکشن حذف می شود.
وقتی مرد عنکبوتی سعی داشت ماشینش را به محل امن بکشد، دکتر اوک ماشین دیگری را به سمت او پرتاب کرد، اما ماشین به چند بشکه برخورد کرد. طبق گفته دن، کارگردان می خواست آب باران باشد، بنابراین دن مجبور شد ماشین و بشکه را هدایت کند. .
این کار مستلزم عبور یک توپ نیتروژن 20 فوتی از داخل ماشین بود. آن توپ برای شلیک به سمت جلو به یک باتری ولتاژ بالا متصل بود. دن همچنین سطل را با مواد آتش بازی متصل به تایمر پر کرد.
دان: ما می دانیم که ماشین با چه سرعتی وارد بشکه می شود، بنابراین می دانیم که چند دهم ثانیه طول می کشد تا ماشین به همه بشکه ها برخورد کند.
راوی: هنگامی که ماشین به بشکه اول برخورد می کند، هر بشکه به نوبه خود با توجه به سرعتی که ماشین به سمت آنها می رود منفجر می شود.
شیرین کاری واقعی عالی به نظر می رسد، اما مسیر حرکت کمی متفاوت است. بنابراین با استفاده از تصویر اصلی به عنوان مرجع، اسکات در واقع خودرو را با یک مدل کاملا CG جایگزین کرد.
اسکات: ما به ماشین نیاز داشتیم که بالاتر شروع شود، زیرا دکتر با دستانش در پایین تر از جاده بود. همانطور که ماشین به سمت مرد عنکبوتی می رود، به نوعی چرخش نیاز دارد.
راوی: بسیاری از این عکسهای جنگی در واقع از دوبلهای دیجیتال استفاده میکنند، که کار میکند زیرا لباسهای Iron Spider با فناوری نانو در CG ساخته شدهاند.
راوی: اما از آنجایی که مرد عنکبوتی ماسک خود را برداشت، آنها نمیتوانستند فقط یک تعویض کل بدن انجام دهند. درست مانند دستیار معاون مدیر در گیمبال، آنها نیز باید به تام در هوا شلیک کنند.
اسکات: روشی که او بدنش را حرکت می دهد، گردنش را کج می کند، از خودش حمایت می کند، یادآور کسی است که وارونه آویزان شده است.
راوی: اما حرکت مداوم اکشن، قرار دادن دقیق لباس نمادین را دشوار میکرد. بنابراین تام لباسی را میپوشد که کت و شلوار فراکتال نامیده میشود. الگوهای روی لباسها سادهترین راه را برای انیماتورها فراهم میکنند تا بدن دیجیتالی را بر روی بدن بازیگر ترسیم کنند.
اسکات: اگر سینهاش میچرخد یا حرکت میکند، یا دستهایش در حال حرکت هستند، میتوانید حرکت الگوها را راحتتر از زمانی که او یک کت و شلوار معمولی پوشیده بود ببینید.
راوی: برای شاخکها، داک اوک سوراخهایی در پشت ژاکت خود دارد. این نشانگرهای قرمز رنگ به VFX اجازه میدهند تا علیرغم حرکت مداوم دوربین و عمل، بازو را با دقت قرار دهد.
اسکات: میتوانید جایی که بازو است پیدا کنید و آن را روی آن نقطه کوچک بچسبانید، زیرا اگر در اطراف شنا کند، به نظر میرسد که در اطراف پشت او شنا میکند.
راوی: پس از بالا کشیدن ماشین معاون مدیر، مرد عنکبوتی از وب بلستر خود برای پایین کشیدن در استفاده می کند.
این شبکه به طور کامل در CG ایجاد شد، اما در صحنه، تیم جلوههای ویژه نیاز داشت تا قدرت کافی برای باز کردن درب به خودی خود ایجاد کند. این ابتدا به معنای جایگزینی پینهای لولای آن با پینهای ساخته شده از چوب بالسا بود. سپس درب به صورت خارجی وصل میشود. کابلی که توسط یک پیستون پنوماتیک هدایت می شود.
دان: آکومولاتور اجازه می دهد تا هوا به داخل پیستون برود، پیستون بسته می شود، کابل کشیده می شود و درب جدا می شود.
راوی: از بین بردن ماشین در لحظه انفجار بمب کدو تنبل گابلین نیز مفید است.
ماشینها در واقع از هم جدا شدند و سپس دوباره کنار هم قرار گرفتند قبل از اینکه به محل نصب بیایند، که منجر به این نتایج چشمگیر شد. اسکات و تیمش مسئول افزایش همه این برخوردها و انفجارها بودند، در حالی که فیلم را پر میکردند و پل را به صورت دیجیتالی گسترش میدادند. .
به گفته اسکات، Digital Domain 250 اتومبیل ساکن روی پل ها پارک کرده و 1100 اتومبیل دیجیتالی در شهرهای دور در حال تردد است.
این خودروها همه انواع مدلهای انگشت شماری از خودروهای دیجیتال هستند. در عین حال، اسکن دیجیتال نزدیکترین خودرو به دوربین مورد نیاز است.
زمان ارسال: ژوئن-06-2022